اعاده دادرسی کیفری

اعاده دادرسی کیفری

اعاده دادرسی کیفری یک روش استثنایی اعتراض به آرای محاکم است که به موجب آن، پرونده ای که با رای قطعی یا قطعیت یافته مختومه شده‌است، مجدداْ مفتوح و مورد رسیدگی قرار می‌گیرد.

منظور از «روش استثنایی اعتراض به آرا» این است که در برابر روش‌های عمومی اعتراض به آرای محاکم قرار دارد؛ به این شرح که به‌طور کلی، دو روش عمومی اعتراض به آراء محاکم وجود دارد: واخواهی و تجدیدنظرخواهی. در این دو روش، هر شخصی که رایی علیه او صادر شده باشد (اعم از آنکه محکوم شده باشد یا حقی برای او به اثبات نرسیده باشد)، می‌تواند نسبت به آن رای اعتراض و درخواست رسیدگی مجدد در همان مرجع (واخواهی) یا مرجع بالاتر (تجدیدنظر) نماید و به غیر از محکومیت، موجب دیگری برای طرح این درخواست وجود ندارد.

در نقطه مقابل، در روش‌های استثنایی اعتراض به آراء از جمله اعاده‌دادرسی، صرف صدور حکم به ضرر شخص، برای طرح این اعتراض کافی نیست و باید حتماً علت مشخصی که توسط قانون تعیین شده نیز وجود داشته باشد.

به عبارت دقیق‌تر، جهات و مبانی طرح این درخواست‌ها، محدود و غیرمعمول می‌باشد. به همین علت به «روش‌های استثنایی اعتراض به آراء» شناخته می‌شوند.

به غیر از اعاده‌دادرسی، اعتراض ثالث و فرجام‌خواهی نیز جزو روش‌های استثنایی اعتراض به آرا می‌باشند.

موارد اعاده دادرسی کیفری، در ماده ۴۷۴ قانون آیین دادرسی کیفری، به صورت حصری بیان شده اند.

همچنین رییس قوه قضاییه، این صلاحیت را دارد، که اگر رای صادره از محاکم قضایی را خلاف شرع تشخیص داده، دستور به اعاده دادرسی دهد. برای ثبت درخواست اعاده دادرسی موارد مندرج در ماده ۴۷۴، باید به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کرد، اما برای اعلام خلاف شرع بودن رای، باید به دفتر ریاست دادگستری کل استان مراجعه نمود.

درخواست اعاده دادرسی در مورد احکام محکومیت قطعی دادگاه‌ها اعم از آنکه حکم مذکور به اجراء گذاشته شده یا نشده باشد در موارد زیر پذیرفته می‌شود:

الف- کسی به اتهام قتل شخصی محکوم شود و سپس زنده بودن وی محرز شود.

ب- چند نفر به اتهام ارتکاب جرمی محکوم شوند و ارتکاب آن جرم به‌گونه‌‏ای باشد که نتوان بیش از یک مرتکب برای آن قائل شد.

پ – شخصی به علت انتساب جرمی محکوم شود و فرد دیگری نیز به موجب حکمی از مرجع قضایی به علت انتساب همان جرم محکوم شده باشد، به طوری که از تعارض و تضاد مفاد دو حکم، بی‌گناهی یکی از آنان احراز گردد.

ت- درباره شخصی به اتهام واحد، احکام متفاوتی صادر شود.

ث- در دادگاه صالح ثابت شود که اسناد جعلی یا شهادت خلاف واقع گواهان، مبنای حکم بوده است.

ج – پس از صدور حکم قطعی، واقعه جدیدی حادث و یا ظاهر یا ادله جدیدی ارائه شود که موجب اثبات بی‌گناهی محکومٌ‌علیه یا عدم تقصیر وی باشد.

چ- عمل ارتکابی جرم نباشد و یا مجازات مورد حکم بیش از مجازات مقرر قانونی باشد.